روز جهانی زبان مادری، ۲۱ فوریه (۲ اسفند)
هر سال با نزدیک شدن به روز جهانی زبان مادری، مطالب مختلفی درباره این «حق» و «آزادی» بیان میشود. افراد بسیاری که زبان مادریشان در خطر انقراض قرار گرفته است، دربارهی لزوم توجه و حمایت مادی و معنوی دولتها و سازمانهای بینالمللی و محلی مربوط در جهت حفظ زبانهای محلی میگویند و مینویسند.
البته افرادی هم هستند که در جهت خلاف این ایده مینویسند. گروه دوم، میگویند که نیازی به حفظ و حمایت از زبانهای محلی نیست و دولتها نباید از زبانهای محلی حمایت کنند و همینقدر که زبانهای محلی آزاد هستند و افراد اجازه دارند که به زبان خود صحبت کنند، کافی است.
ناگفته نماند که گروه دوم، در گذشتهای نه چندان دور، از لزوم یکسان سازی فرهنگی و ضرورت از بین بردن زبانهای محلی، لباسهای محلی، آداب و رسوم محلی میگفتند.
من در این نوشته با رویکردی دیگر به این موضوع خواهم پرداخت. من یک اکولوژیست هستم و اهمیت تنوع را نیک میدانم. در زیستشناسی و بومشناسی اهمیت تنوع زیستی (تنوع گونهای، تنوع ژنتیکی و تنوع اکوسیستم) به خوبی شناخته شده است و بر اهل این علوم معلوم و مبرهن گشته است که است که اگر تنوع زیستی از بین برود، حیات نیز از بین میرود.
به عنوان مثال، یک گونهی جاندار نمیتواند به تنهایی زندگی کند. فرض کنیم، تنها گونهی جاندار روی کرهی زمین، انسان باشد، آیا میتواند به تنهایی زندگی کند؟ مسلماً نه. غذایش از کجا و چگونه تأمین خواهد شد؟ لباسش چه؟
دربارهی سایر گونهها نیز وضع به همین ترتیب است. حیوانات برای تأمین غذا و سرپناه گیاهان احتیاج دارند. گیاهان برای تثبیت نیتروژن به باکتریها نیاز دارند. گیاهان گلدار برای گردهافشانی به حشرات احتیاج دارند. اگر قارچها و باکتری نباشد، بقایای جانداران دیگر، تجزیه (پوسیده) نمیشود و به خاک باز نمیگردد (البته اگر اینها نبودند، اصلاً خاک، به این معنا که میشناسیم، وجود نداشت).
بنابراین تنوع زیستی لازمهی حیات و ادامهی حیات است. علاوه بر این، تنوع زیستی فواید دیگری نیز دارد، زیبایی، دارو و درمان، علم و... که بحث آن مفصل است و خارج از موضوع این نوشته. با این حال، میخواهم به برخی از فواید تنوع زیستی اشاره کنم:
ما انسانها، با وجود ادعای اشرف مخلوقات بودن و علیرغم این همه پیشرفت، هنوز هم از سایر جانداران یاد میگیریم. مگر نه اینکه، هواپیما و بال آن را با الهام از پرواز و شکل بدن و بال پرندگان ساختهایم؟
فرض کنید، نسل یک گونه گیاه از بین برود، و بعد ببینیم که این گونه گیاه، درمان فلان بیماری بوده است. چه میشود؟ آیا میتوان آن گیاه را دوباره برگرداند؟
اگر یک تمساح زخمی شود، زخم این حیوان در تماس با آب دچار عفونت نمیشود، زیرا خون تمساح دارای مادهای به نام کروکودیلین است که مانند یک آنتیبیوتیک قوی، زخمهای تمساح را از عفونت محافظت میکند. اخیراً پژوهشهایی در رابطه با استفاده از خون و سرم کروکودیل در درمان ایدز نیز انجام شده است.
حال فرض کنید، اگر قبل از این تحقیقات و کشفها، نسل تمساحها از بین رفته بود چه؟
تنوع، رویهمرفته، خوب است. اگر همه چیز یک رنگ باشد، حتی اگر همه چیز به رنگ مورد علاقهی ما باشد، باز هم چشم و دل را میزند.
اما تنوع زبانی و تنوع فرهنگی چیست و چه فوایدی دارد؟
بدون شک، دانستن چند زبان بسیار بهتر از دانستن یک زبان است. در زبان ترکی آذربایجانی بسیار گفته میشود که،
Bir dil bilən bir insandır, iki dil bilən iki insandır, çox dil bilən çox insandır.
کسی که یک زبان میداند، یک انسان (نفر) است، کسی که دو زبان میداند، دو انسان است، کسی که زبانهای زیادی میداند، (به تعداد زبانهایی که میداند) انسان است.
در واقع، با یادگیری زبانهای جدید، درهای به سوی دنیاهای جدید به روی انسان گشاده میشود. زیرا کسی که زبان جدیدی را یاد میگیرد، با فرهنگی جدید نیز آشنا میشود. یکی از فواید آشنا شدن با یک فرهنگ دیگر، این است که میبینیم که آنچه که تاکنون درست و مطلوب میپنداشتهایم، ممکن است در فرهنگی دیگر، نادرست یا نانطلوب باشد. یا آنچه که در فرهنگ ما نامطلوب است، ممکن است در فرهنگی دیگر مطلوب باشد.
بنابراین، آشنا شدن و پذیرفتن تفاوتهای فرهنگی و تکثرگرایی، موجب درک و همدلی افراد بشر خواهد شد.
شاید برخی بگویند که اگر فرهنگ همهی انسانها یکسان بود، درک و همدلی بین افراد بیشتر بود. واقعیت این است که چنین نیست. اگر فرهنگ همه یکسان بود، کوچکترین ناهنجاریها نسبت به آن فرهنگْ تحمل نمیشد. اما با وجود فرهنگهای متفاوت و متنوع، میتوان به نسبی بودن بسیاری از هنجارها و ناهنجارها پی بُرد.
به همین سبب، حفظ تنوع فرهنگی ضروری است. ناگفته پیدا است که قسمتهایی از هر فرهنگ ممکن است، به کلی غلط، خشن یا مضر باشد. اما این نباید بهانهای برای زدودن کل آن فرهنگ باشد. به خصوص دربارهی فرهنگهای غیرغالب چنین پیشداوریهایی مطرح میشود. واقعیت آن است که بخشهایی از همهی فرهنگها نادرست، غلط، خشن یا مضر هستند. باید به جای تحقیر، تخریب یا از بین بردن آن فرهنگها، به یاری اندیشمندان و روشنفکران آنها فرهنگها شتافت، و آنان را هم برای حفظ فرهنگشان و هم برای اصلاح بخشهای غلط، نادرست، خشن یا مضر فرهنگشان یاری و حمایت کرد.
به عنوان مثال، فرهنگ ختنهی زنان عملی خشن و نادرست و یک جنایت است که در برخی از فرهنگها وجود دارد. مسلماً باید با این جنایت مبارزه کرد. کسی نمیتواند بگوید که این فرهنگ ما است و باید حفظ شود.
یکی از فواید تنوع زبانی، تقویت تنوع فرهنگی است. هر چند ممکن است، اقوام و ملتهای همزبان، به سبب زندگی در جغرافیای متفاوت یا دوری از هم، یا به سبب همسایگی با اقوام و ملتهای دیگر، فرهنگهای متفاوتی داشته باشند، با این حال، اصلیترین محافظتکننده و تقویتکنندهی فرهنگ، زبان است، زیرا زبان، ستون اصلی فرهنگ است.
اگر به ادبیات جهان نگاه کنیم، میبینیم که نویسندگان بزرگ، از سرتاسر جهان، از ملیتهای گوناگون، از زبانها و فرهنگهای مختلف، و در زبانهای مختلفْ آثار شگرفی را خلق کردهاند. بدون شک، میتوان گفت که اگر تنوع زبانی و فرهنگی (و تنوع در سایر ساحتها) وجود نداشت، و جهانیان دارای یک زبان و یک فرهنگ واحد میبودند، هرگز چنین آثاری خلق نمیشد.
اینها محدود به ادبیات نیست، اگر بشریت یک فرهنگ و زبان واحد داشت، در سایر زمینهها، منجمله موسیقی، هنر، معماری، نقاشی، علم، تکنولوژی، پوشش، غذا و... نیز تنوع و پیشرفت کنونی وجود نداشت.
نوع پوشش و لباس ملی، محلی و تاریخی ملتها، اقوام و قبایل در سراسر جهان، به طبیعت، فرهنگ و اعتقاد، آداب و رسوم، و تأثیر و تأثر از اقوام و ملل همسایه بستگی دارد و حاصل صدها و هزاران سال تجربهی جمعی است.
یکی دیگر از فواید تنوع زبانی، مشاغل مربوط به زبان مانند آموزگاری زبان، مترجمی، لغتنامهنویسی، خطاطی و... است. این مشاغل، با وجود داشتن زبانهای مختلف و خلق آثار علمی و ادبی در هر یک از این زبانها میتوانند وجود داشته باشند و در غیر این صورت محکوم به نابودی هستند.
مزایا و فواید تنوع زبانی بسیار بیشتر از آن چیزهایی است که در این نوشتهی کوتاه به آنها اشاره کردم. زبانهای مختلف بشری، گنجینهها و خزینههای معنوی بشریت هستند. تجارب گوناگون بشر در این زبانها، به صورت کتبی و شفاهی (سینه به سینه) تا به امروز به ما رسیدهاند و ما نیز باید اینها را یاد بگیریم، مکتوب کنیم، ثبت کنیم، حفظ کنیم و به آیندگان برسانیم. به همین نحوْ لازم است تا طبیعت، محیط زیست، حیات وحش، تنوع زیستی این کرهی خاکی را حفظ کنیم تا زیستمندانِ کنونی و آینده را از حق حیاتشان محروم نسازیم.
البته برای حفظ تنوع زیستی (تنوع گونهای، تنوع ژنتیکی و تنوع اکوسیستم) و تنوع زبانی و فرهنگی و تنوع اندیشه، هیچ دلیلی لازم نیست. اینها باید حفظ شوند. نه فقط برای مزایا و فوایدشان، نه فقط برای رساندن اینها به آیندگان، بلکه به خاطر این که خود اینها نیز حق حیات دارند.
تنوع زیستی و تنوع زبانی؛ آزادی، تنوع، مسئولیت.
بدون شبهه، حفظ تنوّع در پرتو آزادی و با آزادی ممکن میشود. آزادی مسئولیت میآورد؛ مسئولیت در برابر حفظ تنوع زیستی، تنوع فرهنگی، تنوع زبانی و حق حیات اینها.
نوشتهام را با سخنی نغز از نلسون ماندلا به پایان میبرم:
اگر با یک شخص به زبانی که میداند، سخن بگویی، با عقل او سخن گفتهای؛ اما اگر به زبان مادریاش با او سخن بگویی، با دل او سخن گفتهای.
قدمی برداریم:
اگر میخواهیم برای حفظ تنوع زبانی قدمی برداریم، زبان مادری خود را یاد بگیریم.
اگر زبان مادریمان تدریس میشود و در معرض خطر نیست، زبانهای دیگری را که در معرض خطر هستند، یاد بگیریم.
اگر وقت یادگیری زبانهای در معرض خطر را نداریم، از این زبانها، به صورت مادی و معنوی حمایت کنیم.
میتوانید در محافل گوناگون از حقوق زبانی و فرهنگی اقلیتها سخن بگویید و از حقوق آنها دفاع کنید.
میتوانیم مردم را تشویق کنیم که با فرزندانشان به زبان مادریشان سخن بگویند و سخن گفتن، خواندن و نوشتن به زبان مادریشان را به فرزندانشان یاد بدهند.
میتوانیم کتابهای چاپ شده به زبانهای در معرض خطر را بخریم، بخوانیم یا هدیه دهیم.
در فضای مجازی، کانالها و صفحههایی را که زبان مادری را آموزش میدهند، فالو کنیم و پستهای آنها را به اشتراک بگذاریم.
اگر میخواهید از زبان ترکی آذربایجانی حمایت کنید:
میتوانید در دوره آموزش زبان ترکی آذربایجانی شرکت کنید و این زبان شرین را یاد بگیرید. آموزش گام به گام زبان ترکی آذربایجانی (فایل pdf + فایل صوتی)
یا این دوره را بخرید و به یکی از دوستانتان که علاقمند به یادگیری این زبان است، هدیه دهید. آموزش گام به گام زبان ترکی آذربایجانی (فایل pdf + فایل صوتی)